آسمون ابریه ابری...
دل من و نسرین هم ابریه ابری...
فقط ابر ما خستگیه و ابر آسمون بارون...
من بغض جمع شده ای هستم که تنها منتظر آغوش توست
آغوش گرم و امن تو
تا بگرید تمام دلتنگیش را...
قطره به قطره...
سوزش قلب چیزیست عجیب دیوانه کننده!
احساس خلا توام با دلتنگی معجونیست بی همتا!
مخلوط این سه میشود حال و روز من
:)