یه خودکار قرمز بردار.. هرچی میگم بنویس:
سلامتی
فراموش شدنی ترین
گنج زمین است
اما
تو فراموشکار نباش...
زندگی! وقتی به تو سقوط کردم ، واسه زنده بودنم بهم امید دادی...آوای خوشبختی رو تو گوشم زمزمه کردی و یسنای خدا رو مرحم دردهام کردی... ولی هیچ وقت فکرشو نمی کردی انقدر وابستشون شم..مگه نه؟!
یادم رفت سین سلامتی رو بذارم وسط سفره هفت سین...اون وسط وسط کنار قرآن...ای خدا....
برای چند نفر که بدجوری درد امونشون رو بریده از ته دل دعا کنید...
استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم بدیع السموات و الارض
من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه
تو صبح ها.. حوالی ساعت 07:50، اول ایمیلت رو چک می کنی یا وبلاگت رو؟
به هر حال...
http://s4.picofile.com/file/7732559779/Image_02.jpg
جفتشو
خیلیییییییی خوشحال شدم ... مرسی هنوز نگهشون داشتی عزیزم..
دلم واسه گل دادن و گل گرفتن تنگ شده... شمال حسابی بد عادتم کرد
سلام
آمین.
دقت کردی گستاخ شدی!؟ چرا جواب تلفنمو نمی دی!؟
پست شقشقیه هم که می ذاری.. گوشی مادرت هم خاموشه.. شماره خونه الهام و شرکت رو هم Sava نکردم.. ایمیل هم جواب نمی دی.. نمی گی آدم نگران میشه!؟
داستان بخوره تو سرم!!! خبر بده از خودت.
یاد اون جمله "چرا مثل پاپکورن میپری" افتادم
نگفتی این شقشقیه یعنی چی؟ نگی میرم یه سرچ میزنما!
خوب شد شماره جد و آبادمو نداری وگرنه همه رو الان زا به راه میکردی
:* مرسی که هوامو داری...
الهی آمین
چشم.. از ته دل..
(ببخش عزیزم.. دیر سر نزدم! دیروز بعدازظهر نت نداشتم.)