مُـــــح مَــــهات زنـــدگی مــــا

زندگی از بعد ما شدن می شود مجموعه ای از مح مه ها ... اینجا مجموعه ای از زندگی من است

مُـــــح مَــــهات زنـــدگی مــــا

زندگی از بعد ما شدن می شود مجموعه ای از مح مه ها ... اینجا مجموعه ای از زندگی من است

دلتنگی...

بزرگترین دغدغه این روزام اینه که  

نکنه دلم اونقدر تنگ شه که وقتی برگشتی توش جا نشی؟  :( 

گل و گل دان

آسمان صدایش درآمد 

باد وزید 

طوفان شد 

آخ! 

گلدان باغچه شکست! 

گل محبوب ما... 

 

پدر دوید 

مادر شیون کشید 

خواهر گریست 

برادر خشکش زد 

 

اورژانس آمد 

آتش نشانی 

پزشک خانواده 

 

- نه... متاسفم!  

- نه... متاسفم! 

- نه... متاسفم!  

 

آخر چرا؟ تازه شکسته 

تو را به خدا... وصله بزن! 

تو یکاری کن... تا دیر نشده... حتی یک روز بیشتر! 

 

-لعنتی دیر نشده؟! 

گل محبوبتان ماههاست که کمرش شکسته بود... 

صدای شکستن گل کم بود !؟ باید گلدان میشکست؟ 

 

پدر خشکش زد 

مادر گریست 

خواهر شیون کشید 

برادر دوید تا اشکش را نبینند ...

خدارا شکر

درد قلب کشنده تر است یا زخم دلی که می سوزد و قصد دارد دوباره دهن باز کند؟ 

سیاه غم انگیز تر است یا همیشه و همیشه همه جا را سفید مطلق دیدن؟ 

چشمان گاه و بی گاه گریان ناراحت کننده تر است یا یک عمر گریستن؟ 

... 

زیبای من 

عزیز این دل خسته 

اگر میگریم . اگر سیاه پوشم . اگر با نوسانات نا مرتب قلبم دست و پنجه نرم میکنم 

خدا را شکر... 

خدا را شکر که نباید یک عمر . همه جا . زخم دل .... 

نمی دانم! 

شاید هم باید یک عمر . همه جا . زخم دل... 

 

تا نان آوری خانه 

چراغ خانه را روشن نگه میدارم 

با اشک چشمم! 

این با ارزشترین چیزیست که برایم مانده... 

و آسمان تنها خریدارش...